چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ |۱۱ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 13, 2024
مکتب رضوی

حوزه/ حسن بلخاری گفت: مکتب هنر رضوی نباید صرفا در عرصه تشیع تعریف شود، چراکه اگر مکتب هنر رضوی را بخواهیم از دل آثار درآوریم بسیاری از این آثار از اهل سنت بوده است.

به گزارش خبرگزاری حوزه از مشهد، حسن بلخاری رئیس مرکز ملی آثار و مفاخر فرهنگی، امروز ۱۸ مهرماه، در همایش «هم اندیشی ملی بازخوانی مفهومی مکتب هنر رضوی» که در سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی برگزار شد، در خصوص «تاملی در معنا و مفهوم مکتب هنر رضوی»، اظهار کرد: بحث امروز ما در خصوص ریشه‌شناسی در باب مفهوم مکتب است. در حوزه مکتب هنر رضوی در آغاز راه هستیم و نیاز به تدوین ادبیات این بحث است.

وی ادامه داد: اگر در تدوین این ادبیات کج‌اندیشی صورت گیرد نتایج و دستاوردهای آن هم کج خواهد بود، لذا ابتدا باید در یک فضای آکادمیک و علمی ادبیات این بحث را تدوین و سپس به حوزه شکل‌گیری مکتب هنر رضوی ورود کنیم.

رئیس مرکز ملی آثار و مفاخر با اشاره به مفهوم «متن‌شناسی»، افزود: اولین نکته در این بحث مفهوم مکتب است، مکتب در معنای معاصر ما ایرانیان دارای ۲ معنای کلام و الهیات و دین مربوط است که در مواردی به ادیان مکتب اطلاق می‌شود.

وی تصریح کرد: در حوزه علوم دینی کلمه مکتب را برای ادیان استفاده می‌کنیم. اما مکتب یک معنای عام فرهنگی هم دارد و در تمامی حوزه‌ها مورد استفاده است. در حوزه فرهنگ و اندیشه وقتی به یک انسجام و اتحاد می‌رسیم، اصول و راهکار شکل می‌گیرد و در نهایت خودآگاه و یا ناخودآگاه مفهوم مکتب به وجود می‌آید.

بلخاری افزود: از طریق فیلولوژی کلمه مکتب، در غرب به راحتی می‌توانیم آن را روشن و اثبات کنیم، البته که با نگاهی به ریشه‌شناسی کلمات در غرب می‌توان درک کرد که مفهوم مکتب وارداتی به نظر می‌رسد.

وی گفت: هنگامی که مکتب را از زاویه فلسفه کلاسیک بررسی می‌کنیم ریشه آن در یونان به اوقات فراغت پس از کار اطلاق می‌شود که البته این اوقات فراغت برای تامل و طلب آگاهی است نه فراغت از کار چراکه گاهی فراغت بعد از کار حاصل می‌شود.

وی ضمن تبیین ریشه برخی لغات در مکتب یونان بیان کرد: ادراک کامل از واژه‌ها به ویژه در عرصه هنر اسلامی تعیین کننده است. واژه تعلیم و آموزش در اعصار و قرون مفهوم جدید دارد و در قرن ۱۶ با یک انفجار معرفتی در غرب همراه می‌شویم که مکتب مفهوم جدیدی پیدا می‌کند.

رئیس مرکز ملی آثار و مفاخر تصریح کرد: در این دوره مردمی که با اصول مشترک و مشابه دور هم جمع می‌شوند مفهوم مکتب به وجود می‌آید، لذا در جان مایه مکتب یک وحدت، اصول و روش وجود دارد و این موارد عناصر ذاتی یک مکتب است. بر این اساس اگر این ۳ اصل و وحدت بین مکتب و پیروان باشد، مکتب شکل می‌گیرد.

وی افزود: در مکتب نوعی وفاداری و تقیید وجود دارد و تضارب آرا مقدم بر شکل‌گیری مکتب است؛ لذا فرق فلسفه و مکتب همین است، در فلسفه یک آزادی در بیان اندیشه است که در مکتب نیست از طرفی جان مایه مکتب را وحدت تشکیل می‌دهد.

بلخاری بیان کرد: وقتی از مکتب صحبت می‌کنیم منظور متن یک نظام است که وحدت ارگانیک اجزا را شامل می‌شود و وحدت از تجانس اعضا به وجود می‌آید. در قرون معاصر بحثی در فلسفه هنر شکل گرفت آن هم این است که در نسبت میان نظریه‌ها و آثار ما چه چیزی را مقدم داریم.

وی گفت: در جهان معاصر ایده وجود دارد و از دل آثار هنری ایده شکل می‌گیرد لذا در طول تاریخ هم آثار بنیانگذار مکاتب هنری بودند و هم مکاتب هنری از دل خود آثار پدید آوردند.

مکتب هنر رضوی تنها در عرصه تشیع تعریف نمی‌شود

رئیس مرکز ملی آثار و مفاخر بیان کرد: مجموعه آثاری ظرف ۱۰۰۰ سال گذشته از مشهد به جا مانده است، در واقع باید گفت مشهد رضوی جایگاه وحدت آثار از سوی اندیشه‌های مختلف بوده، لذا مکتب هنر رضوی نباید صرفا در عرصه تشیع تعریف شود، چراکه اگر مکتب هنر رضوی را بخواهیم از دل آثار درآوریم بسیاری از این آثار از اهل سنت بوده و شاهکار مسجد گوهرشاد از این نمونه‌ها است.

وی تصریح کرد: مجموعه این آثار امکان ظهور مکتب را به ما می‌دهد اما هیچ تاریخ جامعی از باب این آثار وجود ندارد هر چند به صورت جسته گریخته کارهایی انجام شده اما جامعیت و نوع پردازشی که از دل آن نظریه به وجود آورد، اهمیت دارد.

بلخاری بیان کرد: تاریخ هنر و اندیشه اسلامی مملو از عالی‌ترین ایده‌ها در رنگ، نور و... است و این موارد از عناصر ظهور آثار هنری است. اما این تمدن همه این معانی را به استخدام الهیات در آورده است، لذا تدوین تاریخ مهم نیست بلکه تدوین فلسفه تاریخ مهم است و تاریخ باید به گونه‌ای بازآفرینی شود تا از دل آن بتوان نظریه را بیرون کشید.

وی افزود: کتاب «بینوایان» مانند شاهنامه فردوسی جزو میراث بشری است و ما اسطوره متن‌هایی داریم که حیات انسان هستند و کتاب «بینوایان» نیز یکی از آن‌ها است. زمانی که نظریه‌پردازی می‌کردم با یک نقد جدی برای خودم مواجه شدم که آیا من از اطلاعات و آگاهی بالایی برخوردار هستم که به سمت نظریه‌پردازی بروم. بنابراین باید بدانیم که تا زمانی در میدان نباشیم نمی‌توانیم به نظریه‌پردازی در موضوعات مختلف ویژه مکتب هنر رضوی بپردازیم.

رئیس مرکز ملی آثار و مفاخر افزود: بنابراین فردی می‌تواند مکتب هنر رضوی را حمایت کند که در مرز میان ایده، نظر و اثر قرار گرفته باشد؛ در غیر این صورت لفاظی خواهد کرد و یا اثری را خلق می‌کند که از آن‌ها لذت می‌بریم اما بهره‌ای نمی‌بریم. من به دنبال نگرش جدید هستم و آن هم این است که مجموعه آثار رضوی را به مکتب تبدیل و از دل معانی قرآنی فرم تولید کنیم.

بلخاری تاکید کرد: توصیه می‌کنم فیلم «چشم در برابر چشم» را مشاهده کنید، منظور من از این معرفی این است که چگونه معنا را به فرم تبدیل کنیم تا پایدار بماند و زمانی که به اثر می‌رسیم تنها لذت نمی‌بریم بلکه بهره معرفتی را هم به دنبال دارد که مکتب از آثار با بهره معرفتی نیز شکل می‌گیرد. در نهایت می‌توان گفت، مشکل اصلی کار ما این است که نتوانستیم حکیمانه مترجم تربیت کنیم تا بتوانیم مکتب‌سازی را به خوبی انجام دهیم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha